شیطنتهای جدید
من بعد از مدتها دوباره آمدم شیطنتهام فرق کرده به قول مامانی بدتر شده که بهتر نشده دیگه 4 سالم هم تمام شد و وارد 5 سال شدم و دارم کم کم بزرگ میشم امسال هم قراره برم پیش دبستانی 1 . خیلی خوشحالم . خواهرم هم خیلی خیلی دوست دارم و کمتر از قبل اذیتش میکنم . باران هر وقت من از مهد کودک می رسم کلی میخنده مامان ناهید میگه نخند باران دردسر از مهد آمده کلی با هم بازی میکنیم و میخندیم و نمیزارم باران بخوابه خوب تقصیر من چیه
تولدم هم کلی بهم خوش گذشت مامان ناهید سرم را فرو کرد تو کیک و با هم کلی خندیدیم به قول خودم کلی حال داد
این هم یک عکس از 2 سالگیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی