روژان روژان ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

شیرین ترین شیطونک دنیا

سفر به جزيره كيش

1389/11/18 14:50
نویسنده : مامان ناهید
292 بازدید
اشتراک گذاری

ღ♥ღ❤❤

سلام ، سلام ، من آمدم  تا دوباره خاطرات اين فسقلي  را بنويسم   

هفته پيش من به همراه روژان ღ♥ღ و  مامان بزرگ و عمه كوچيك اين فسقلي  رفتيم جزيره كيش .

 

هوا خيلي عالي بود. انقدر خوب بود كه  با هم كنار دريا بازي كرديم.  كلي توي باد مسابقه دو گذاشتيم .Red Hair روژان عاشق حيوانات . اصلاً از هيچ حيواني نمي ترسه اما از حشرات خيلي مي ترسه وقتي يه مگس ميبينه كلي جيغ مي كشه . توي ساحل يك اسب بود كه خيلي ذوق كرد و رفت پيشش و نازش كرد. يه سگ خيلي ناز هم ديديم و باهاش بازي كرد و از اسمارتيزي كه خريده بود به هاپو تعارف ميكرد. باغ وحش كيش هم رفتيم . خيلي ذوق كرده بود. وقتي ميمونها را ديد باورش نمي شد بالاخره آمده پيش ميمونها . كلي برگ و علف چيد و داد به بزغالها و اونها هم با ولع مي خوردند. پرنده ها را هم ديد ولي اين طوطي ها خيلي جيغ مي زدند. احساس كردم سر و صدا اذيتش ميكنه و بعد از آن آمديم بيرون . ولي امان از اين مراكز خريد كيش كه هرچيزي اين فسقلي ديد مي خواست بخره .  يه ساك دستي بزرگ خريد كه خيلي قشنگه و هرجا تو پاساژ ها مي رفتيم اين ساك را هم با حالت پز با خودش مي ياورد . فسقلي خيلي ذوق كرده بود.  هرجا هم بادكنك از اين گازدارها مي ديد مي خواست هركاري ميكردم منصرف بشه نمي شد Rolling Pin

 

ولي يه اتفاق بد هم توي اين سفر داشتيم و اينكه روژان مريض شد و اسهال و استفراغ گرفت و مجبور شديم ببريمش بيمارستان كيش كه خوشبختانه دكتري كه روژان را معاينه كرد خيلي دكتر خوبي بود. و يه آمپول بهش داد. روژان اولش كه خوابيد روي تخت تا آماده بشه آمپول بزنه اصلاً نترسيده بود چون خيلي وقت مي شد كه آمپول نزده بود و فكر ميكرد اين هم يك معاينه ساده است ولي وقتي ديد من پا ها و دستش را گرفتم ترسيد و وقتي آمپول را دكتر زد تازه آنوقت بود كه جيغش به هوا رفت و تا خود صبح توي خواب بغض داشت. خيلي دلم سوخت اما وقتي صبح از خواب بيدار شد و سرحال بود از اينكه آمپول زد و حالش خوب شد خدا را خيلي شكر كردم. و ادامه سفر هم خيلي خوب بود. مامان بزرگ فسقلي براش يك عروسك ني ني و پلنگ صورتي را خريد من هم عروسك سالي را براش خريدم كلي خوشحال بود و توي فرودگاه كه رسيديم تا باباش را ديد پريد توي بغلش و عروسكهاش را بهش نشان مي داد. سفر خوبي بود. ...

 شکلک های علی و مهسا    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نسترن
18 بهمن 89 15:39
عمه زینب
18 بهمن 89 22:21
جای من خیلی خالی بود
مامان امير علي
7 اسفند 89 15:49
سلام به روي ماهش چه دختره نازي خدا نگهش داره ماشاله. اگر اندازه عكسها را كوچك و ضرفيتش را كم كني زود و درست و زيبا ديده مي شود .