سرزمين عجايب
ديروز رفتم سرزمين عجايب مامان ناهيد اجازه داد صورتم را نقاشي كنم خيلي بانمك شدم . كلي بازي كردم و پيش آقا سبزه هم رفتم (عروسك شرك را ميگم ) قسمتي كه تئاتر عمو حميد اجرا ميشه يه آقايي هست كه لباس شرك را ميپوشه . من عاشق اونم بغلم ميكنه و مي چرخون من را، منهم بهش پول ميدم و ميگذارم تو دهنش خيلي از اين كار خوشش مياد . با مامان ناهيد رفتيم سوار فنجان هاي گردون شديم . اولش به ماماني گفتم با من نياد و بهم اجازه بده تنها سوار شوم چون همه بچه ها تنها سوار شده بودند . اما ماماني اجازه نداد و گفت تو هنوز خيلي كوچكتر از اونهايي . ولي با ماماني هم كلي خنديديم مامان ناهيد همش شكلك در مي آورد و منم مي خنديدم. خيلي رو...
نویسنده :
مامان ناهید
9:39